فضای مجازی

رمزکلیدِ یکتا (NFT)؛ پیروزی حاشیه بر متن

مقدمه

قرن‌ها، و چه بسا هزاره‌‌هاست که ارزش هر کالایی بر اساس شیوه‌هایی کهن مانند عرضه و تقاضا تعیین می شود. طلا کم و متقاضی آن زیاد است؛ به همین دلیل ارزش آن بالاست. سنگ‌ها و فلزات قیمتی دیگر نیز به همین ترتیب. اینکه چرا طلا مبنای ارزش پولی و معیاری برای سنجیدن دیگر مفاهیم (کالا، زمین، آثار هنری و ادبی، واحد پولی کشورها و …) است را باید از تاریخ پرسید. با اختراع پدیده اینترنت و آغاز فرایند مجازی شدن جهان، مفاهیمی مانند پول و ارزش نیز به سمت مجازی شدن پیش رفتند. رمزارزها[1]  و رمزکلیدیکتا[2]  نتیجه همین مجازی شدن مفاهیم کهن و انتقال آن‌ها به قالب‌های نوین هستند. یادداشت پیش‌رو ابتدا تاریخچه‌ای از فناوری‌هایی که موجب پیدایش NFT ها شدند را بررسی می‌کند و در پایان با ارائه چند پیشنهاد راهبردی سعی در تعیین مواجهه درست با این پدیده خواهد داشت.

پیچیده مثلِ زنجیره بَستَکی[3]

     زنجیره بستکی از ابتدا در بستر فضای مجازی تعریف شد و مابه‌ازایی معین در جهان واقعی ندارد اما نزدیک‌ترین تعریف به آن را می‌توان در صنعت بانکداری پیدا کرد. زنجیره بستکی یک فهرست و دفتر یادداشت مشترک و تغییرناپذیر است که فرآیند ثبت تراکنش‌ها و ردیابی دارایی‌ها را در یک شبکه تجاری (مانند بانک) تسهیل می‌کند. یک دارایی می‌تواند مشهود (مانند خانه، ماشین، پول نقد، زمین) یا نامشهود (مالکیت معنوی، حق ثبت اختراع، حق چاپ، نام تجاری) باشد. تقریباً هر چیز با ارزشی را می‌توان در یک شبکه زنجیره بستکی ردیابی و داد و ستد کرد و ریسک را کاهش داد و هزینه‌ها را برای همه افراد دخیل در سود و ضرر معاملات کاهش داد[i]. فهرست معاملات و دارایی‌ها و دست به دست شدن این دارایی‌ها، ارزش‌ها و پول‌های جابجا شده را به وضوح نشان داده و ثبت می‌کند؛ با این تفاوت که متمرکز نیست و متولی خاصی ندارد. صحت و درستی اطلاعات موجود در زنجیره بستکی به یک متولی و سازمان خاص وابسته نیست، بلکه به پیچیدگی فرمول‌های ریاضی غامض و پیچیده‌ای وابسته است که امکان دخالت، هک و دزدی اطلاعات را به صفر می رسانند[ii]. زنجیره بستکی پیش از آنکه نیازی به یک پاسخ باشد، ابداعی برگرفته از الگوریتم‌های برنامه‌نویسی بوده است؛ به همین دلیل است که نتایج و محصولات ناشی از آن به گفته برخی کارشناسان شاید ضروری به نظر نرسند و دردی را از کسی دوا نکنند که در مورد NFT ها این گزاره بیشتر مشاهده می‌شود.

اگر هر معامله، دو طرف خریدار و فروشنده را داشته باشد و عمل خرید با پول انجام شود، نظارت بر پولی که هنگام معامله رد و بدل می‌شود به عهده بانک مرکزی کشوری است که معامله در آن انجام می‌شود. فناوری زنجیره بستکی اینگونه ادعا می‌کند که پیچیدگی و تغییرناپذیری که برای ثبت معاملات به کار می‌گیرد به قدری نفوذناپذیر و دقیق است که دیگر نیازی به نظارت سازمانی متمرکز نیست. تصور کنید معامله‌ای 500 سال پیش به صورت کالا به کالا و یا به عوض پرداخت طلا و نقره انجام می‌شد؛ تضمین چنین معامله‌ای بر عهده سازمانی خاصی نبوده است؛ چراکه پدیده بانک و بانک مرکزی امری مدرن است؛ بنابراین اصالت خودِ کالا و یا سکه طلای معامله شده، تضمین خرید است. فناوری زنجیره بستکی این اصالت را بر عهده فرمول‌های غامض و خدشه‌ناپذیر ریاضی می‌گذارد. فهرستی که خریدار و فروشنده و اجناس و مبالغ پرداختی را در بر دارد بر بستر فرمول‌های ریاضی ثبت و ضبط شده است که خدشه‌ناپذیر و ابدی و ازلی هستند. این بحث در ذات خود پیچیده است اما نکته شایان توجه آن است که فناوری اطلاعات و فضای اینترنت امکان ظهور و شکل‌گیری زنجیره بستکی را در اختیار گذاشته است وگرنه فرضیه‌های ریاضی مرتبط با آن از مدت‌ها پیش در اختیار بوده‌اند. امکان انجام سریع محاسبات، انتقال نتایج آن‌ها و به اشتراک‌گذاری‌شان تنها در بستر اینترنت ممکن است.

رمزارزها، دور از چشم برادر بزرگ[4]

حال که امکان انجام تراکنش‌های مالی با دقت و صحت بالا و تضمین حقوق خریدار و فروشنده با توجه به زنجیره بستکی مهیا شده، زمان ایجاد ارزهای جدید برپایه این فناوری نوین فرا رسیده است. ارزهایی که حقوق همه افراد را تضمین کرده و امکان تقلب و جعل را به صفر می‌رسانند و در عین‌حال، از دید برادر بزرگتر (این مفهموم در ادبیات غرب به معنای ناظر و مراقب است) نیز به دور می‌مانند. برای تقریب به ذهن از مفهوم طلا استفاده می‌کنیم[iii]. طلا فلزی گران‌بها است که با توجه کمیاب بودنش هزاره‌هاست که در معاملات بشری به عنوان ارزش مورد استفاده قرار می‌گیرد. نکته قابل توجه در مورد طلا این است که علاوه بر کمیاب بودن آن، نوعی توافق میان همه انسان‌ها شکل گرفته است که آن را ارزشمند به شمار آورند. ممکن است بال یک حشره یا نوعی کپک نیز کمیاب باشند اما همه مردم روی آن توافق نکرده‌اند. در خصوص رمزارزها نیز باید به این نکته توجه کرد که ایجاد نوعی اجماع بر روی نتایج نوع خاصی از محاسبات ریاضی آن‌ها را ارزشمند کرده و به عنوان پول مطرح ساخته است[iv]. این نتایج مانند طلا سخت به دست می‌آیند و معمولا با تکرار محاسبات ریاضی ایجاد می‌شوند و در عین‌حال مورد توافق بخشی از جامعه نیز هستند. در نتیجه نوعی عامل اجتماعی مقبولیت نیز در ارزش آن‌ها دخیل است. برای مثال بیت‌کوین[5] یا اِتریوم[6]  با اقبال بیشتری در مقابل 20 هزار رمزارز موجود در جهان روبرو هستند[v]. در برهه‌ای از زمان با توجه به اقبالی که به مجموعه نمایشی بازی مرکب[7] ایجاد شد رمزارزی با همین عنوان ساخته شد که با همان سرعتی که نرخ برابری‌اش در مقابل دلار بالا رفت، به زمین خورد و ناپدید شد[vi].  برخی از این رمزارزها (مانند بیت‌کوین) حتی مبدع مشخص و شناخته‌شده‌ای ندارند.

واقعیات بالا، پیچیدگی و عدم دسترسی عموم مردم و حتی نخبگان به سازوکارهای موثر بر رمزارزها در کنار نوسانات غیرقابل پیش‌بینی و حتی بی‌دلیل آن‌ها، نگارنده را به این نتیجه می‌رساند که پدیده رمزارزها فعلا در مراحل اولیه توسعه قرار داشته و اعتماد به آن‌ها به عنوان امری راهبردی غلط است؛ هر چند که رصد دقیقشان در کشور اقدامی ضروری است.

نوسانات بیت کوین در مقابل دلار از سال 2017 تا سال 2021

بیان پیچیدگی و ابهام در سازوکارهای موثر بر رمزارزها به این دلیل مهم است که همین مشکلات به محصول غیرقابل پیش‌بینی آن‌ها یعنی رمزکلیدِ یکتا نیز سرایت کرده و سرمایه‌گذاری در آن را به امری غیرمولد و نامطمئن بدل ساخته است.

زنجیره بستکی مانند نظام بانکی یک کشور عمل کرده و همه تراکنش‌ها را بر بستر اینترنت ثبت و ضبط می‌کند؛ با این تفاوت که متولی خاصی ندارد و همه اعتبار آن به خدشه‌ناپذیری، غیرقابل نفوذ بودن فرمول‌ها و محاسبات ریاضی پیچیده‌اش است. در بستر این امکانِ جدید، رمزارزها شکل می‌گیرند؛ واحدهای پولی که نحوه استخراج آن‌ها بر پایه حل معادلات ریاضی سنگین است اما نحوه ارزشگذاری‌شان بیشتر بر اساس عرضه و تقاضا است. در حال حاضر می‌توان گفت که ابهام و عدم شفافیت تا حد زیادی بر ارزشگذاری رمزارزها سایه انداخته است.

 رمزکلیدِ یکتا، فرزند ناخلف و ناخواسته

     با وجود فناوری زنجیره بستکی و رمزارزها، امکان خرید و فروش کالایی که فقط بر این دو فناوری تکیه کنند نیز به وجود آمده است. NFT ها آثار شبه‌هنری هستند که غالبا طرح‌های گرافیکی، قطعات صوتی یا ویدیویی کوتاه را شامل می‌شوند که وجود فیزیکی ندارند. همین وجود صرف در جهان مجازی این امکان را فراهم می‌کند که ارزشگذاری و پرداخت هزینه مالکیت آن‌ها نیز تنها در جهان مجازی صورت پذیرد. به همین دلیل در بیشتر موارد NFT ها را با رمزارزها خریداری می‌کنند. مالکیت در NFT ها نیز با جهان فیزیکی تفاوت دارد؛ بر این اساس، مالک اثر تنها حق خرید و فروش آن را دارد؛ بدون آنکه اثری فیزیکی در اختیار داشته باشد که دیگر افراد نتوانند آن را مشاهده کنند.

رمزکلیدِ یکتا یک دارایی دیجیتالی است که می‌تواند به شکل هنر، موسیقی، آیتم‌های درون بازی، ویدیوها و موارد دیگر باشد. آن‌ها به صورت آنلاین خرید و فروش می‌شوند، اغلب با رمزارزها و معمولاً با فناوری زنجیره بستکی مانند بسیاری از رمزارزها کدگذاری می‌شوند. اگرچه رمزکلیدِ یکتا از سال 2014 وجود داشته، اما در حال حاضر شهرت زیادی به دست آورده است؛ زیرا به روشی فزاینده برای خرید و فروش آثار هنری دیجیتال تبدیل شده است. ارزش بازار رمزکلیدِ یکتاها تا آوریل سال  2022 به 146 میلیارد دلار رسیده است[vii] که به ارزش کل بازار جهانی هنرهای زیبا نزدیک می‌شود. اجزای سازنده رمزکلیدِ یکتا بر خلاف آثار هنری که از رنگ و بوم و چوب و سنگ و … درست شده‌اند، مشتکل از کدها و الگوریتم‌ها هستند و در بسیاری از موارد حتی خالقین آن‌ها انسان نبوده و توسط هوش مصنوعی ساخته شده‌اند.

همانطور که گفته شد، فناوری زنجیره بستکی و رمزارزها بر بستر فضای مجازی شکل گرفته‌اند و محصولات و خدمات مختلفی را که قابلیت معامله داشتند در چارچوب خود جای داده‌اند. در میان ابهامات و غبار برخواسته از آن‌ها، ایده‌ای مبنی بر تملک برخی آثار هنری (بیشتر عکس‌ها و فیلم‌های رایانه‌ای) به وسیله رمزارزهاها و تثبیت تملک بر آن‌ها بر بستر زنجیره بستکی مطرح شد. در گذشته ونسان ون گوگ[8] نقاش هلندی با استفاده از رنگ روغن تابلوی شب پرستاره را با دستان خود می‌کشید و دهه‌ها بعد، افرادی با طلا، پوند انگلیس و یا فرانک سوییس نقاشی‌اش را می‌خریدند و در مجموعه شخصی خود نگه می‌داشتند، در این شرایط خرید اثری هنری با نظارت کارشناس هنری و با پولی که پشتوانه بانک یا یک صرافی معتبر را داشت، انجام می‌شد. اما امروزه با ایجاد فناوری زنجیره بستکی، شخصی نامعلوم عکس یک بوزینه را بدون هیچ‌گونه ظرافتی در رایانه خلق، آن را بر بستر زنجیره بستکی ثبت و در قبالش رمزارز دریافت  می‌کند. نکته مهم در خصوص معاملات رمزکلیدِ یکتا این است که تقریبا غالب آثار چون وجود خارجی ندارند و اثری رایانه‌ای هستند مفهوم مالکیت آن ‌ها از معنای اصلی کلمه «مالکیت» فاصله می‌گیرد. صاحب یک رمزکلیدِ یکتا، مالکِ یک شی یا اثر هنری نیست، بلکه با توجه به ثبت نامش با استفاده از فناوری زنجیره بستکی و پرداخت رمزارزی خاص به عنوان خریدار آن اثر، شناخته می‌شود و حق فروش آن را دارد و در واقع اصالت اثر (مانند آن چه در مورد آثار هنرهای تجسمی و یا نقاشی‌ها مدنظر است) در این خصوص معنای خاصی نمی‌دهد. برای جعل تالبوی مونالیزا اثر لئوناردو داوینچی بهترین نقاش‌ها با ظرافت تمام اقدام به جعل آن می‌کنند که با ساده‌ترین روش‌ها نیز قابل شناسایی است. برای جعل رمزکلیدِ یکتا، فقط کافی است به اینترنت متصل شوید و یا یک چاپگر خوب داشته باشید.

طرح «بوزینه خسته»، ساخته یک الگوریتم با چرخش مالی معادل 1 میلیارد دلار در بستر زنجیره بستکی اتریوم[viii] (برای تقریب به ذهن با آثار داوینچی[9] و ظرافت‌های آن مقایسه کنید.)
اگر سالوادور دالی[10] (نقاش سورئالیست اسپانیایی) سعی در شکست زمان، بعد و مسافت و در عین حال بازنمود فرهنگ اسپانیا در اوایل قرن 20ام داشت و همین ارزش کار او بود؛ امروزه طرح گرافیکی «بوزینه خسته» توسط سلبریتی‌هایی که فیلم‌های روابط زناشویی‌شان در فضای مجازی موجود است و با ابزارهای داغ شدن[11] و هشتگ‌سازی معروف شده‌اند، خرید و فروش می‌شود.

ارزش رمزکلیدِ یکتا نیز مانند رمرارزها پیرو سازوکار مشخصی نیست و اقبال و تغییرات اجتماعی در ارزش‌ها بسیار موثر است.

بازار رمزکلیدِ یکتا و آینده آن

همانطور که بیان شد، بازار NFT هم‌اکنون به سرعت در حال رشد است. یکی از دلایل اقبال به این بازار، رشد روزافزون رمزارزها است. نمودار زیر رشد رمزکلیدِ یکتاها را نشان می‌دهد[ix]:

همانطور که مشاهده می‌شود، در ماه مارس سال گذشته میلادی ارزش بازار رمزکلیدِ یکتا به بیش از 20 میلیارد دلار رسیده است. قبلا هم اشاره شد که نبود متولی مشخص در حوزه رمزارزها و به تبع آن رمزکلیدِ یکتا باعث می‌شود که پیش‌بینی آن دشوار شود و سرمایه‌گذاری در آن با ریسک بسیار زیاد مواجه باشد.  ایجاد چنین امکانی برای آثار هنری دیجیتال، از طریق ارتباط با NFT، طبقه جدیدی از دارایی را ایجاد می‌کند که ممکن است به خوبی با زیست نسل‌هایی که در دنیای دیجیتال زندگی می‌کنند مطابقت داشته باشد و نسل جدید دقیقا ارزشی را که برای آثار هنری قدیمی قائل هستند برای NFT ها نیز قائل باشند. البته صحت و سقم این گزاره را گذر زمان می‌تواند اثبات کند. پیش‌بینی‌های اخیر از افت استقبال به NFT ها و در نتیجه افت ارزش‌ها خبر می‌دهند. نمودار زیر نشان می‌دهد که نتایج جست‌وجو در گوگل راجع به رمزکلیدِ یکتا فقط در بازه زمانی ژانویه 2022 تا مارس 2022 نزدیک به 70 درصد کاهش داشته است[x]. البته این نمی‌تواند اثری دفعی روی بازار NFT ها داشته باشد اما نشانگری خوبی برای آینده اقبال به این محصولات است.

 

سخن پایانی

رمزکلیدِ یکتاها تا به اینجای کار مفهومی تجربی محسوب شده و هنوز در آغاز مسیر هستند. آن‌ها در غالب موارد فاقد خلاقیت هستند. سازوکار ارزشگذاری‌شان مبهم، به دور از دسترس مردم و تابع عوامل اجتماعی متناقض و غیرقابل تحلیل است. سود و ضرر در آن‌ها بسیار پر مخاطره بوده در برخی اوقات آثاری نیم ملیون دلاری تا زیر 10 دلار سقوط می‌کنند. بیشتر خریداران آن‌ها افرادی فاقد بینش هنری و ثروتمند هستند که درکی از هنر و آثار هنری ندارند و بیشتر در غالب هشتگ‌سازی و داغ کردن موضوعات غیر ضروری فعالیت می‌کنند.

اثر بی‌نام، خالق نامعلوم. خرید اولیه توسط یک یوتیوبر بوکسور 632 هزار دلار، قیمت کنونی 10 دلار[xi]
گرانترین NFT به مبلغ 70 میلیون دلار، خالق اثر مایک وینکلمن[xii] (این اثر با وضوح بالا در اینترنت قابل مشاهده است. اگر روی تک‌تک نصاویر بزرگنمایی کنید، درمی‌یابید که تقریبا فاقد هرگونه خلاقیت و ظرافت هنری هستند. این اثر توسط یک سرمایه‌گذار حوزه زنجیره بستکی خریداری شده است.)
به رغم آنچه بیان شد، می‌توان آینده‌ای را برای رمزکلیدِ یکتا متصور بود؛ آینده‌ای که ایجاد سازوکارهای مشخص و شفاف قابل رهگیری بوده و متضمن وجوه هنری آثار باشند؛ آینده‌ای که بر ابهام، تصمیمات مقطعی و غبار حماقت غلبه داشته باشد. تعدد و نوسانات قیمتی کاملا بی‌ربط رمزکلیدِ یکتا در حال حاضر یادآور مصرع «چون قافیه تنگ آید، شاعر به جفنگ آید» است که اتفاقا شاعری نامعلوم دارد. برخی آثار رمزکلیدِ یکتا مانند دستمال توالت از شرکت [xiii]Charmin موید همین موضوع است که NFTها فعلا موضوعی غیر ضروری، بدون اصالت و خلاقیت و تا حدود زیادی شوخی هستند که در غبار و هرج و مرج ناشی از رمزارزها و دنیای پر هرج و مرج شبکه‌های اجتماعی، با قیمت‌های باورنکردنی خرید و فروش می‌شوند.

NFT از شرکت سلولوزی Charmin

یکی از نکاتی که در مورد NFT ها همواره توسط کارشناسان اقتصادی و هنری مورد توجه بوده، این است که تبلیغات و پروپاگاندای شکل‌گرفته حول این آثار بیشتر توسط فعالان حوزه رمزارز و زنجیره بستکی ایجاد شده است و نه توسط خود هنرمندان. این بدان معناست که آن‌ها با استفاده از کنجکاوی مفرط حضور در حوزه فناوری‌های جدید مجازی و بدیع بودن آن‌ها سعی در ایجاد تحمیلی نوع جدیدی از آثار هنری و بازار مربوط به آن‌ دارند[xiv]. از همین رو است که سوگیری کلی تحلیل پیش‌رو، نقد این آثار، همراه با مواجهه انتقادی و رصد آن‌ها بوده است. اما «الْمُؤْمِنُ كَیّس[xv]»؛ بنابراین اگر در همین هرج و مرج نیز فرصتی دست داد، باید از آن استفاده کنیم. توصیه‌های راهبردی زیر حاصل مطالعه بر رمزارزها و زنجیره بستکی است که برای رمزکلیدِ یکتا نیز کاربرد دارند:

  • مدیریت تحریم‌های اقتصادی: رمزکلیدِ یکتاها با توجه به نحوه معامله آن‌ها در بازارهای 0 غیرمتمرکز بوده و از دید بانک‌های مرکزی کشورهای تحریم کننده ایران دور هستند. فرایند قیمت‌گذاری آن‌ها نیز با توجه به هرج و مرج در شبکه‌های اجتماعی و ایجاد موج‌های مختلف از قابلیت تأثیرپذیری برخوردار است. شناخت فرصت‌های موجود و ایجاد فرصت برای سود‌ده ساختن یک NFT می‌تواند در نقل و انتقال پول یاری‌رسان باشد.
  • NFT ها غیر مولد، فاقد خلاقیت و غیر ضروری هستند (حدأقل تا این زمان نگارش این یادداشت). بنابراین سرمایه‌گذاری روی آن‌ها توصیه نمی‌شود؛ هرچند رصد دقیقشان همچنان گامی ضروری است. اینک ذکر این نکته ضروری است که در حال حاضر لزومی ندارد بنیاد یا مرکزی ملی برای NFT ها ایجاد شود و ردیف بودجه معینی دریافت کند. در عین حال می‌توان با ارائه آموزش‌های اولیه، عرصه را برای فعالان فضای مجازی باز کرد تا به درآمدی از این راه دست یابند. نکته اصلی رصد NFT ها و مراقبت از مسائلی مانند خروج ارز و یا کلاهبرداری‌های فضای مجازی است.
  • کشور ما از ابتدا در حوزه فضای مجازی از فقر سازوکار، نظارت و حتی قانون مشخص و شفاف رنج برده است. NFT ها می‌توانند به عنوان بستری مناسب برای مطالعه‌های موردی که منجر به تدوین منظومه‌های منسجم سیاست‌گذاری می‌شوند، مورد استفاده قرار گیرند.

 

پانوشت:

[1] Crypto-currencies

[2] NFT

[3] Blockchain

[4] Big Brother

[5] Bit Coin

[6] Ethereum

[7] Squid Game

[8] Vincent van Gogh

[9] Leonardo Da Vinci

[10] Salvador Dalí

[11] Trending

 

منابع:

[i] https://www.ibm.com/topics/what-is-blockchain

[ii] https://www.investopedia.com/terms/b/blockchain.asp

[iii] https://www.kaspersky.com/resource-center/definitions/what-is-cryptocurrency

[iv] https://www.investopedia.com/terms/c/cryptocurrency.asp

[v] https://explodingtopics.com/blog/number-of-cryptocurrencies

[vi] https://www.wired.com/story/squid-game-coin-crypto-scam/

[vii] https://cointelegraph.com/news/nft-trading-volume-plunges-98-from-january-despite-rise-in-adoption

[viii] https://fortune.com/2022/02/07/bored-ape-nft-creators-buzzfeed-crypto-bros-founders-identity-revealed/

[ix] https://www.forbes.com/sites/youngjoseph/2021/03/29/nft-market-rages-on-nfts-market-cap-grow-1785-in-2021-as-demand-explodes/?sh=593c8a887fdc

[x] https://www.statista.com/chart/27030/google-search-interest-in-nft/

[xi] https://www.marca.com/en/technology/2022/10/11/6345a88ce2704ed4498b45cc.html

[xii] https://insidebitcoins.com/buy-cryptocurrency/buy-nft/most-expensive-nfts

[xiii] https://www.theverge.com/tldr/2021/3/17/22336115/charmin-nft-toilet-paper-cryptoart-marketing

[xiv] https://beincrypto.com/metaverse-nft-hype-cycle-over-what-to-expect-2023/

[xv] حدیث از پیامبر اکرم

درباره نویسنده

علیرضا رودساز

دانش‌آموخته کارشناسی ارشد ارتباطات دانشگاه علامه‌ طباطبایی

دیدگاهتان را بیان کنید

Click here to post a comment

11 − شش =