انسان امروزی در دنیای انفجار اطلاعات زندگی میکند و در حال طی کردن انقلاب هوش مصنوعی است. به واسطه ایجاد شبکههای اجتماعی حجم انبوهی از محتوا در فضای مجازی در حال تولید و ظرفیتی ایجاد شده است که تمامی کاربران فضای مجازی بتوانند خود؛ تولیدکننده محتوا باشند. یکی از استراتژیهای اثرگذاری در فضای مجازی، تولید انبوه اطلاعات، داده و محتوا در این فضا است. به این معنا، تولیدکنندگان با استفاده از وایرال کردن و ترندسازی یک سوژه رسانهای و ضمن بهرهگیری از تکنیکهای عملیات روانی و برجستهسازی، القائات شناختی و دانشی موردنظر خود را در جامعه ایجاد میکنند.
امروزه کارخانههای ترول یکی از این روشهای تولید محتوای انبوه محسوب میشوند. در فضای مجازی، ترول در فضای مجازی به کسانی گفته میشود که بهواسطه رفتار مخرب در پی تحریک کاربران و ایجاد تشنج هستند. چنانچه کسر گستردهای از افراد، حجم انبوهی از تولید را در فضای مجازی داشته باشند و به این واسطه در وضعیت کشورها دخالت کنند، به آنها کارخانه ترول میگویند.
کشورهای مختلفی اذعان داشتهاند که دشمنانشان از کارخانههای ترول برخوردارند. مثلا نهادهای اطلاعاتی آمریکا از سال 2017 اعلام کردهاند که کارخانه ترول روسیه، مداخلهای پررنگ در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده داشته است؛ انتخاباتی که به پیروزی دونالد ترامپ منجر شد. این درحالی است که هماکنون پروندهای قضایی علیه ۱۳ شهروند روسیه به اتهام دخالت در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا جریان دارد!
امروزه در حادثه فوت خانم مهسا امینی شاهد فعالیت گسترده کارخانههای ترول هستیم. چنانکه روح حاکم بر بسیاری از واکنشها، حاکی از تأثّر نسبت به از دست رفتن جان یک انسان بود. در این حادثه، به رغم اینکه هنوز اصل ماجرا با ابهاماتی مواجه است، کلیه سیاستهای جمهوری اسلامی ایران به باد انتقاد گرفته شده و انبوهی از هجمههای سنگین رسانهای به کشور وارد میشود. این قسم هجمهها دارای تفاوت متمایزی نسبت به حوادث پیشین و مشابه خود است. در ادامه، به مرور تمایزات عملیات رسانهای اجرا شده در غائله مهر 1401 میپردازیم:
ردیف | شاخص تمایز | نوع کنشگری رسانهای |
1 | شخصیت رسانهای | · این ماجرا بیشترین حمایت را از سوی سلبریتیهای خارجی با شهرت جهانی برانگیخته است که در مقایسه با حوادث مشابه سالهای اخیر بیسابقه است؛ بهنحوی که بعضی از سلبریتیها تا چند صد میلیون دنبالکننده داشتهاند و واکنش آنها بر شکلگیری تصویر افکار عمومی از ایران در مقیاس جهانی اثرگذار است.
· بیش از نیمی از صفحات اینستاگرامی( حدود ۳هزار صفحه) که بالای ۵۰۰ هزار دنبالکننده ایرانی داشتهاند، در حمایت از این اعتراضات پست یا استوری حمایتی منتشر کردهاند. |
2 | نرخ رشد محتوا | · کمیت محتوای تولیدشده در واکنش به این اتفاق در مقایسه با رویدادهای مشابه از سال ۱۳۹۶ تاکنون، بیشترین نرخ رشد تولید محتوا در بازهای زمانی محدود را به خود اختصاص داده است.
· بیشترین محتوا، بیشترین نرخ رشد و بالاترین نرخ نفوذ در شبکههای اجتماعی برای مهسا امینی اتفاق افتاده است که در مقایسه با شخصیتهای مشابهی مانند نوید افکاری ، نرگس محمدی، روحالله زم ، محمد ثلاث، نسرین ستوده، سپیده رشنو، ویدا موحد، آتنا دایمی، دختر آبی ، دختر آبادان و… متمایز است. |
3 | حجم تولید محتوا | · در شش روز اول در توییتر، بیش از ۷.۵ میلیون بار لایک و ۸۳۰ هزار بازنشر اتفاق افتاده است.
· تولید محتوای روزانه تا ۴میلیون توییت و ریتوییت در توییتر فارسی، بین ۷۰۰هزارتا یک میلیون پست اینستاگرام در اینستاگرام فارسی و ۶۰۰ هزار تا ۱میلیون پست تلگرام در روزهایی غیر از ایام محدودسازی اینترنت صورت گرفته است. · حجم دادههای تولیدشده برای مهسا امینی در بازه ۲هفته از حجم دادهای حجاب و گشت ارشاد طی ۳سال اخیر بیشتر بوده است. · تاکنون برای فاجعه منا هفت سال، برای حادثه پلاسکو شش سال، برای حادثه سانچی پنج سال و برای حادثه هواپیمای اوکراینی سه سال تولید محتوا شده است اما حجم تولید محتوا برای غائله اخیر بیش از 10 برابر مجموع حوادث مذکور بوده است. |
در حادثه درگذشت خانم مهسا امینی، ابتدا باید کار به دست پزشک قانونی سپرده میشد، سپس دوربینها بررسی قرار میگرفت و تحقیقات پیرامونی آغاز میشد تا در نهایت، حقیقت روشن شود و سپس اقدامات لازم در دستور کار قرار گیرد اما پیش از انجام این مراحل، هزاران توییت و تحلیل بدون استناد و شاهد درباره این حادثه منتشر میشود که هدف اصلی آنها حمله به جمهوری اسلامی است. پشت این صحنههای دروغپردازی چه کسانی قرار دارند؟ موجسازی رسانهای و هجمههای مختلفی که در جریان این حادثه توسط کارخانههای ترول- بهصورت اختصاصی از کشورهای آلبانی و عربستان- علیه جمهوری اسلامی رخ داد، به گونهای بود که میتوان گفت که در یکسال اخیر، هیچ موضوعی به اندازه مرگ مهسا امینی واکنشهای مجازی را بهدنبال نداشته است!
سردار سلامی یک ماه پیش از وقوع ماجرای مهسا امینی در دیدار با اعضای بسیج اساتید در دانشگاههای مشهد بیان کرد که ما دوهزار گردان سایبری داریم اما ماجرای مهسا امینی نشان داد که طرح گردانهای مجازی سپاه، نمیتواند در مقابل کارخانههای ترول مقاومت کند و اساسا شاخصهای ارزیابی فضای مجازی، این طرح را ضعیف میشمارد؛ لذا باید به مردمیسازی تولید محتوا فضای مجازی روی آورد و بهواسطه آسیبشناسی و ارائه راهکار مقتضی، طرح دیگری را جهت کنشگری موثر در فضای مجازی سازماندهی کرد. سازمانها و دستگاههای مختلف برای انجام عملیات رسانهای از طریق چهار راهبرد میتوانند نسبت به کنشگری رسانهای اقدام کنند و متاسفانه رویه تولید محتوای مردمی هیچگاه در دستور کار این دستگاهها قرار نگرفته است. بر این اساس، طرح حکمرانی مردمی در عرصه تولید محتوای فضای مجازی به شرح زیر ارائه میشود:
طرح حکمرانی مردمی در عرصه تولید محتوا دارای سه ضلع است:
- ایجاد زیرساختهای تسهیلگر تولید محتوا
- آموزش و ارائه محتوای جهت کنشگری در فضای مجازی
- طراحی مسیر پیشرفت و ارزیابی رسانههای مردمی
سیاست محتوای مردمپدید ، تغییر رویکردی از سیاست تولیدات سازمانیرسانهای بهسمت انتشار تولیدات کاربران مردمی است. رسانه گفتوگومحور یا رسانه دوسویه، شاخصه کلیدی وب2 است که کاربران را به تولید محتوای شخصی و اشتراکگذاری آن با دوستان خود ترغیب میکند. سازمانهای تولید محتوا از طریق ایجاد شبکه تولید محتوا در شبکههای خود که با استفاده از راهبردهای آموزش، در اختیار گذاشتن امکانات و… صورت میپذیرد، میتوانند انبوهی از محتوا را تولید و زاویه روایتهای متفاوتی را ایجاد کنند.
فضای مجازی به منظور ایجاد جاذبه از عناصر زیادی بهره برده و همواره سعی در تسهیل فعالیت کاربران در این عرصه داشته است. امروزه تولید محتوای فضای مجازی به صورت فضای سامانهای و پلتفرمیک درآمده است؛ بهنحوی که تخصصهای لازم جهت تولید یک محصول مجازی به UI سامانهها منتقل شده و تجربه کاربر در این سامانه ها((UX به شکل قالب و تمپلیتهای آماده درآمده است. بهواسطه کاربست این استراتژی، مشارکت کاربر در تولید محصول مجازی افزایش مییابد و کاربران با حدأقل آموزش، توانایی تولید محتوا در فضای مجازی را پیدا میکنند.
کاربران فضای مجازی با مشارکت در تولید محتوای مجازی، استراتژی توصرفکننده (Prosumer ) یا تولیصرفینگ را پیاده میکنند. توصرفکننده ترکیبی از کلمات تولیدکننده و مصرفکننده است و به فردی اطلاق میشود که در تولید محصول نهایی به نحوی دخالت داشته است و خود؛ مصرفکننده آن محصول نیز به شمار میآید. این کلمه نخستین بار توسط الوین تافلر (آیندهپژوه) در کتاب «موج سوم» یا شک آینده بکار رفت. نقش توصرفکننده در تولید محصول نهایی میتواند به صور مختلفی مانند طراحی، سفارشیسازی یا انجام مرحله ای از کار باشد.
برای مثال فردی که از دستگاه خودپرداز استفاده میکند، در حالیکه از محصول نهایی آن خودپرداز استفاده کرده است، در عینحال در تولید محصول نهایی که دریافت صورتحساب بانکی یا دریافت پول از آن خودپرداز است نیز دخالت دارد. مثال دیگر در این زمینه، کاربران شبکههای اجتماعی مانند یوتیوب، فیسبوک، توییتر و اینستاگرام هستند که علاوه بر تولید محتوا در این شبکهها، خود؛ مصرفکننده محتوا نیز محسوب میشوند.
البته در گذشته انسانها تقریبا تولیصرفکننده بودند اما کمکم بهواسطه صنعتی شدن، از این مفهوم فاصله گرفتند و دوباره با پیشرفت تکنولوژی، رجعتی دوباره به این سو خواهند داشت. امروزه در فضای مجازی سامانههای آنلاین و ابزارهای طراحی شده که مسیر انجام تولید محتوا را بهشدت آسان ساخته است. به این سامانهها اصطلاحات سامانههای cps گفته میشود (content production system).
در ادامه، به مرور برخی از ابزارهای تولید محتوا میپردازیم:
سامانههایی که نیاز به سیستم کامپیوتر دارد | سامانههایی که نیاز به گوشی همراه دارد | ||
نام ابزار | کاربرد سامانه | نام ابزار | کاربرد سامانه |
webzi.ir | ساخت سایت | اپلیکیشن انیمتفیری | انیمیشنسازی |
appeto.ir | برنامهسازی | اپلیکیشن ویژوالایزر | پادکستسازی |
videot.io | انیمیشنسازی | اپلیکیشن کاینمستر | کلیپسازی |
viditor.net | ساخت کلیپ | اپلیکیشن کنوا | پوسترسازی |
همان گونه که مشاهده میشود، کاربران فضای مجازی با استفاده از این ابزارها میتوانند با صرف حدأقل زمان و هزینه برای یادگیری، دست به تولید محتوای فاخر و حرفهای بزنند. رویکرد این سامانهها مبتنی بر «قالبسازی طرحهای آماده» است؛ بهگونهای که با داشتن حدأقل مهارت و تجهیزات، امکان تولید محصول را برای کاربر فراهم میکند. از طرفی به علت بالا بودن قالبها و بازگذاشتن دست مخاطب در تغییرات، کاربران میتوانند با استفاده از این ابزارها محصولات متنوعی را تولید کنند.
طبق مصوبات مجلس و دولت، حدود دو هزار میلیارد تومان بودجه به تولید محتوای مجازی تخصیص یافته است. این بودجه براساس رویکرد مرکزمحورانه و سازمانی میخواهد مصرف شود که در این روش آسیبهایی نظیر عدم خلاقیت، هزینههای سرسامآور، نداشتن شبکههای توزیع برای قشر خاکستری و… وجود دارد.
چنانچه بتوانیم به ایجاد، طراحی و بومیسازی سامانههای تولید محتوای آسان (cps) بپردازیم، این راهبرد میتواند مردم را مجهز به ابزاری کند که خود؛ تولیدکننده محتوا باشند. اگر زیرساختهای لازم و نیروی انسانی متخصص برای این امر فراهم شود و ابزار لازم را در اختیار ملت بگذارد، مردم؛ خود میتوانند بدون فراخوان، نگاههای بالا به پایین و صرف هزینههای گزاف برای راهاندازی گروههای مجازی، در زمینه پاسخگویی به شبهات نظام و هزاران موضوع دیگر که نیاز به تبیینگری دارند، دست به تولید محتوای انبوه بزنند و بدین ترتیب، شبکه توزیع و انتشار حقیقی محتوا را در میان جمعیت خاکستری(حدود 70 درصد مردم در شبکههای اجتماعی دارای گروههای خانوادگی هستند) که سازمانها به آنها دسترسی ندارند، به وجود آورند[1].
پانوشت
[1] این طرح به صورت پایلوت اجرا شده است.
دیدگاهتان را بیان کنید